فقر از دیرینه تا حال دامن خویش را در کشور جنگ زده افغانستان گشوده است ،مردم زجرکشیده کشورمان عمریست که در شرایط نابسامان و تنگدستی در بیچارگی بسر میبرند.
کشور افغانستان از جمله کشورهای جهان سومی بوده که به علت جنگ و جدال های طولانی مدت هیچگاه مردمش در وضعیت خوب اقتصادی بسر نبردند و همیش دست گدایی بسوی دیگر ملل و جوامع دراز نموده تا اندک صدقه و خیراتی را بدست آوردند.
اطفال ، زنان و اشخاص کهن سال پیر را میبینیم که بعلت فقر و بدست آوردن لقمه نانی زیر بار اعمال شاقه کمر خم نمودند و در گوشه و کنار شهر دست به گدایی ، حمالی و یا هم جمع نمودن آشغال از کوچه و خیابانها میزنند.
زنان در خانه ها به کالا شوئی و پاک کاری میپردازند چون یا در جنگ شوهرش را از دست داده ویا هم همسرش معلول و بیمارست و اجباراً بخاطر بدست آوردن لقمه نانی باید تن به کار بدهد و تمامی آرزو های در دل داشته خویش را دفن کند.
اطفال کوچک را در خیابانها میبینیم که بعلت فقر و تنگدستی از تعلیم و تعلم که حق هر طفل است باز مانده و در عوض در کوچه و خیابان به گدایی یا بوت پاکی پرداخته و یا هم به علت نبود کار و بدست نیاوردن پول تا بتواند لقمه نانی را شب بخانه ببرد دست به اعمال غیر انسانی یعنی دزدی و یا آدم کشی میزند.
همین کارهاست که جامعه را به سوی فساد و بدبختی میکشاند و اینها همه از اداره نا درست دولت و توجه ننمودن آن به طبقه فقیر جامعه است .پس بیایید نان شب مان را با اولاد فقیر و بدبخت همسایه خود دن نیم کنیم یک شب با دل سیر نخوابیم و از شکم گرسنه همسایه خود آگاه شویم به امید آن روز که همه احساس این کار را نماییم.